جشن اتمام 6 ماهگی
عزیزکم بعد از اینکه واکسنتو زدیم و چند روزی گذشت و شما سر حال تر شدی .نشسته بودیم که بابا امیر رفت تو اشپزخونه یه کاکاءو برداشت و روش شمع گذاشت و و اورد تو سالن کلی دست زدو شلوغ بازی کرد و برامون اهنگ گذاشت و کلی بالا و پایین پرید و خوشحالی کرد و منم کلی خوشحال شدم که بابا امیر خوشحال بود و شما هم با دهن باز و تعجب به شمه نگاه میردی و بابا شمع و گرفت جلوت شا هم با پا میزدی به شمع و مثلا میخواستی خاموشش کنی کلی خندیدیم و اون شب بهمون خوش گذشت و اخرسر هم کاکائو رو تقسیم کردیمو خوردیم ...
نویسنده :
مامان شیما
2:02