پسر پسر قند عسل
سللام سلام گل پسرم قربونت بشم من و بابا امیر رفتیم سونو اقای دکتر تا دستگاه رو گزاشت گفت بهببه چه اقا پسری .....منم سریع پرسیدم ببینم دکتر خندید و گفت به قسمت های رمانتیک و فانتزیش هم میرسیم اول من باید همه جاشو بررسی کنم .... من و بابایی خیره به مانیتور بوودیم ماماننی چه قدر بزرگ شده بودی و چه قدر هم شیطونی میکردی و تکون میخوردی عزیزم ستون فقرات و قفسه سینه ات و کف پاهات قشنگ معلوم بوود اقای دکتر بررسی هاشو کرد و گفت همه چی عالیه وبرق خوشحالی رو تو چشمای بابا امیر دیدم سی دی شیطونیام گرفتیم ووایی مامانی شوشولتو دیدم با کف پاهات میطدی تو دلم و چشماتم باز بود قلب کوچولوت هم میپرید بالا و پایین مامانی خیلی خوشحالم 92.5.26 شنبه 297گرم بودی مامانی ........19 هفته و 3روزته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی