امیر محمدعزیزمامیر محمدعزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

من و نخوووود

دیگه شیطون شدی ها.....

1393/1/23 1:59
نویسنده : مامان شیما
148 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  زیباترین عشق مامان ...عزیزه دلم الان داشتم وبلاگتو میخوندم ار روزای اول که فهمیدم تو دلمی تا الان که مثل فرشته ها روبه روم خوابیدی  کلی احساساتی شدم و اشک ریختم ...خدارو شاکرم واسه این پسر سالمی که بهمون داده ...خدایا بووووووووووووووووووووسقلب    قهقهه      عزیزه دلم اولین عید شما هم تموم شد و خیلی خوش گذشت بهمون و اصلا هم با نی نی بیرون رفتن سخت نیس...شما چند روزی هست که جیغ زدن یاد گرفتی ..اولا خودت تعجب میکردی که این صدارو درمیوردی و ساکت میشدی و بعد دوباره سعی میکردی جیغ بزنی ولی زووود یادگرفتی و الان یه کم دیر بهت برسم جیغ میزنی...باهام حرف میزنی انقد ناز حرف میزنی تا صدای بابا امیرو میشنوی در هر حالتی که باشی براش صدا درمیاری و حرف میزنی همه میگن شما زود به حرف زدن میفتی اخه من وبابا امیر از همون اولش که تو دلم بودی یه عالمه باهات حرف میزدیم 4شنبه 20فروردین برای اولین بار من و خاله ایسان با کالسکه شمارو بردیم بیرون خیلی بهمون خوش گذشت و تو هم خیلی خوشحال بودی و جیک نذدی و همش با کنجکاوی این ور و اون ور و نگاه میکردی 2سااعتی باهم بیرون بودیم خیلی کیف کردیم امروز هم با بابا امیر برای اولین بار رفتیم 3تایی پیاده روی ...امروز هم خوش گذشت ...عااااااااااااااااااااااااااااااشسقتم شیطونماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)