امیر محمدعزیزمامیر محمدعزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

من و نخوووود

اخرین دیدار تو دل مامان شیما

1392/10/5 0:41
نویسنده : مامان شیما
99 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام خوشگل پسرم عزیز دلم ... خیلی بزرگ شدی ها تکونات هم کوچولو وشدید شده عسیسم ...دیروز من وبابا امیر برای اخرین بار رفتیم سونو گرافی بابا امیر تو ماشین میگفت داریم میریم بچگی هامو ببینیم؟؟؟؟؟؟؟؟منم میخندیدمو میگفتم اره دیگه ..تا رو تخت دراز کشیدم به اقای دکتر گفتم میشه صورتشو نشونم بدین و ازش عکس بندازین ؟دکتر خندیدو گفت اره اگه بشه...و بعد گفت ماشالا چه قد بزرگ شده...  افای دکتر کاراشو کرد و خندید و گفت تا گ6تید میخواین صورتشو ببینید همچین دمر خوابیده که از هرجا میرم صورتش اصلا معلوم نیست ...کلی خندیدیم و دکتر کف پاهاتو نشونمون داد و عکس داد بهمون و گفت صورتش که معلوم نیست از کف پاش یادگاری داشته باشین ...خداروشکر همه چیت خوب بود قلبتم نشونمون داد ..38 هفته تمام بودی عسیسم.. 3کیلو 350گرم بودی ماشالاااااا...توپولو بودی ...با بابا امیر عکس کف پاتو با کف پای خودمون مقایسه کردیم فرم کف پات و انگشتات عین بابا امیره ..کلی ذوق کردیمو بابا امیر هرشب کلی قربون صدقه ات میره و عکس کف پاتو نگاه میکنه ...منم حسودیم میشه خوووووووو  بابا امیر خیلی دوست داره مامانی پسر خوبی باش باشه؟بابا امیر کلی تو این 9 ماه برامون زحمت کشیده ...دوست داریم گل پسرم  اینم عکس یادگاری از کف پای شما                                                                         

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)