امیر محمدعزیزمامیر محمدعزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

من و نخوووود

پسرکم درکم کن

سلام پسرکم میخوام برات دردو دل کنم پس خوووب گوش کن نمیدونم وقتی اینارو میخونی چند سالته نمیدونم منو درک میکنی میفهمی یا نه یا مثل بقیه درک میکنی ولی به روت نمیاری عزیزکم فقط بدون خیلی خیلی دوست دارم هر اتفاقی بیفته تو بهترین چیزی هستی که دارم و خواهم داشت به دنیا اومدن تو بهترین اتفاق زندگی من هست عزیزکم الان که دارم برات مینویسم به شدت دلتنگتم الان من 28 سالمه و شما 1سال و 6ماه .................... پسرکم میخوام داستان زندگیمو برات بنویسم تا بدونی و بفهمی که چرا این طور شد نمیخوام پرت کنم واقعیتو برات میگم نمیخوام هم از من دفاع کنی نه فقط میخوام بدونی همییین .....من تویه خونواده 7 نفره به دنیا اومدم و بزرگ شدم  بچه سوم خونه و دختر بزرگ ...
28 خرداد 1394

اولین سلمونی پسرم

پسرکم بالاخره بعد از یک سال و 5 ماه در تاریخ 19خرداد بردمت سلمونی و موهاتو کوتاه کردم البته اول بردمت آتلیه و خانوم عکاس کلی ازت عکس انداخت و بعد بردمت سلمونی اولش خیلی اروم نشسته بودی روی صندلی موزیکال که شکل ماشین بود بوق میزدی و گاز میدادی برات جالب بود تا وقتی که یه گوله موهات قیچی شده افتاد رو دستات دیگه وای نستادی کلی جیغ کشیدی و منم به زور نگهت داشتم خدارو شکر اخراش بیتابی کردی از بس نگرانت بودم یادم رفت که تو سلمونی ازت عکس بندازم ولی یه تیکه از موهای فرفری و خوشگلتو تافت زدم و نگه داشتم و چسبوندم به آلبومت خیلی قیافت مردونه شده انگار کلی بزرگتر شدی پسرکم خیلی دوووست دارم ...
27 خرداد 1394

شرح این ماه

سلام پسرکم الان شما 1 سال و 5 ماه سن داری خیلی باهوش تر شدی خیلی نازتر شدی و کلی هم موهات بلند شده ازبس شیطون شدی اقاجون میگه نکنه بیش فعالی   خیلی کنجکاوی در واقع خیلی فضولییییی تو این ماهعزیز ینا اثاث کشی داشتن و من و شما هم فردای اون روزی که از مسافرت اومدیم اومدیم خونه عزیز تا بهشون کمک کنیم شما که خیلی کمک کردی چنتا از ظرفای دکوری عزیز جونی رو شکوندی و اونم هیچی نگفت تا یک هفته طول کشید تا جابه جا بشن و تو این مدت همه هم منو دعوا میکردن تا شما رو ببرم سلمونی و موهاتو کوتاه کنم چون دیگه خیلی خیلی بلند شده بود ولی به جاش خیلی بانمک و خوش تیپ شده بودی بالاخره به خاطر خودت واسه اینکه کمتر اذیت بشی و تابستون هم هس راضی شدم تا موهاتو کو...
27 خرداد 1394

اولین مسافرت امیرمحمد

سلام پسرم بألاخره بعداز۱سال و۴ماه بردیمت مسافرت اونم شهرستان مرند:-)یکی ازشهرستان های مرند محل تولده عزیزجونه.طبیعت سرسبزوزیباوانواع حیوانات توراخیلی به وجدمی آوردبه طوری که دنبال گربه ها میرفتی تااوناروبترسونی ویاسرگاوهافریادمیزدی وبه توخیلی خوش گذشت و بعداون خیلی شیطون شدی ..پسرکم خیلی حیوونا رو دوس دارس و اصلا هم نمیترسی از بس بچه پررویییی اینجا اسمش  اسیاب خرابه اس یه جای تاریخی اولین آسیاب در ایران که واقع در جلفاس که شما خیلی ذوق کردی و دوس داشتی هی به اون اسیابه دس بزنی             اینجا هم ابشار اسیاب خرابس یه ابشار خیلی بلند و خیلی قشنگ شما هم که عاشقق اب بازی هر جا یه...
15 خرداد 1394

عکس ایام عید 94

ان جا رفتیم خونه عمو کریم که یه بره داشت ..و تو هم همش دوس داشتی بری بهش  دس بزنی                                                    اینجا هم بله برون خاله آیسان ..که شما انقد غرررررررر زدی من هیچس از مراسم نفهمیدم             ...
17 ارديبهشت 1394

خصوصیات پسری در 16 ماهگی

اول اینکه هر اهنگ و هر صدایی بیاد میرقصی حتی صدای جارو برقی و چیک چیک شیر اب ..زبان زد همه شدی پسرکم چنتا مدل مختلف میرقصی اولا که میشستی و بعد عقب و جلو میرفتی  و با توجه به اهنگ ریتمشو تنطیم میکنی قربوووونت بشم بعد دستاتو میاری بالا و از مچ میرمچرخونی فددای اون دستات بشم . و سرت هم تکون میدی  و اگر اهنگ تند باشه بلند میشی و تند تند پاهاتو میکوبی زمین و اون لپاتو اون موهای فرفریت تکون میخوره ....  جدیدا هم پاهات بلند میشش و پاهات باز میکنی و خیلی ریز چپ و راست میشی و یه هو دستاتو بالا پایین میکنی   و خیلی لج بازی اگر کاری که میخوای نزارم بکنی یه چرخش میزنی و میری چپ و یه چرخش هم به راست و بعد خودتو میندازی زمین و میزنی ...
17 ارديبهشت 1394

عید سال 94 دومین عید پسرکم ......

قبل از اینکه عید دیدنی ها شروع بشه من ماتم گرفته بودم که با تو گل پسرم چی کار میخوام بکنم چون تو کامل راه افتادی و کنجکاو ...خلاصه عید هم شد و ماهم همه جا رفتیم و همه هم اومدن خونمون  تو هم هر کاری که دوس داشتی کردی و خونه همه رو با اجیل یکی میکردی مشت مشت اجیل بر میداشتی و سریع با سرعت نور میکردی تو دهنت ...ما هم به خیال خودمون ازت گرفتیم تو هم زرنگ ..... یه روز 5تا بادوم درسته و درشت  تو پوشکت بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود ...     وووای .از دست تو امیر محمد .....         اینم هفت سین امسال هنر دست مامان شیما......... ...
17 ارديبهشت 1394